آرشیف

2018-10-8

الحاج امین الدین سعـیـدی

نماز را چگونه زیبا سازیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم 

خوانندهء محترم !
نماز عامل آرامش روح وروان انسان است. نماز برای انسان نیرووقوت عظیمی  معنوی، براي تحمل غم‌ها و مصائب بخشیده وهمین نماز است که انسان قوهء  غلبه بر بسیاری از امراض روانی را بدست میاورد. 
 نماز ضامن سعادتمندی انسان وبهترین تداوی برای بسیاری از امراض ومصیبت ها بشمار میرود .
نماز انسان را برای زندگی حاضر ومستقبل اميدوار نموده و قدرت ايستادگی و مقاومت اورا در برابر حوادث ناگوار قوت می بخشد.  
انسان در نماز با تمام اعضای بدن و حواس خود متوجه پروردگار خویش میگردد، و از همه مشغولیت ها ومشكلات دنيوي روی برمی‌گرداند و به هيچ چيز جز پروردگار و آيات قرآنی كه در نماز برزبان ميیآورد فكر نمي كند.همين روی‌گردانی كامل از مشكلات  زندگی و عدم فکر کردن به آنها، در اثنای نماز، باعث ايجاد آرامش روح و روان در انسان میگردد.
بهترین نماز و کاملترین نماز و عبادت همان نماز و عبادت است که به صورت موثق و نقل بالنقل برای ما از پيامبر اسلام محمد صلی الله علیه وسلم  اجراء و ادای آن رسیده و روایت شده باشد. 
بناً برای زیبا سازی نمازوجلوگیری ازاغلاط غیر قصدی وعمدی توجه خوانندگان عزیز را به  رعایت نکات ذیل جلب می نمایم :
زمینه سازی برای روحیه خشوع: 
اولین اقدام را که یک نماز گزار باید برای ادای نماز بعمل می اورد ، همانا زمینه سازی برای  روحیه خشوع  در نماز است.
بناً نمازگزار با حضور کامل قلبی وبه بهترین امادگیها جسمی وروحی نماز خویش را بر پا دارد ، ضرور است توجه خویش را به مقدمات نماز جلب دارد ،این امادگی را از وضو آغاز نماید ، وضوء را باید به صورت کامل ودقیق وبهترمطابق سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم ، انجام دهد و حتی علماء  میگویند که نماز گزار قبل از ادای نماز لحظاتی را هم در خلوت با پروردگار خویش سپری نماید.
جسم وروح نماز :
علماء بدین عقیده اند که: نماز ازدو بخش اساسی (جسم وروح) مرکب وتشکیل شده ،
اگر جسم انسان ضعیف باشد ، روح انسان  از قوت وصلابت  لازمی برخوردار نمیباشد جسم نماز به فهم علمای دین ، خواندن وبجا ء اوردن نماز مطابق دستورپیامبر صلی الله علیه است که میفرماید: «صلوا کما رایتمونی اصلی» ( نماز بخوانید مثل مرا که دیدی نماز میخوانم.)ما پیامبر صلی الله علیه  را نه دیدیم  ، ولی ما باید  نماز خویش را طوری انجام  دهیم  طوریکه احکام آن در احادیث نبوی در دسترس ما قرار گرفته است.
بنآ اگر خواستار قوت جسم وروح نمازباشیم، باید برای ان زمینه سازی لازمی را بعمل اوریم .
خشوع:
خشوع ، روح نماز است اگر رکوع و سجود و قرائت و تسبیح را جسم نماز بدانیم، 
حضور قلب و توجه درونى به حقیقت نماز و کسى که با کسی که راز و نیاز مى کنیم روح نماز است .
خشوع در واقع چیزى جز حضور قلب توأم با تواضع و ادب و احترام چیزی دیگری  نیست و به این ترتیب روشن مى شود که مؤمنان تنها به نماز به عنوان یک کالبد بى روح نمى نگرند بلکه تمامى توجه آنها به باطن و حقیقت نماز است.
انسان، دارایی جوارح و جوانحی است ، اعضای ظاهری بدن را جوارح و اعضای باطنی را جوانح می گویند، اگر اعضای ظاهری طبق ضوابط شرع، درست و مؤدب بود، می گویند خاضع است و خضوع دارد؛ اما خاشع، یک مرتبه بالاتر از این است؛ یعنی قلب هم متوجه او باشد، همین‌طوری که ظاهر، متوجه حق است، باطن و قوه خیال هم آنجا باشد.
بسیاری از نمازگزان  هستند که : اشتیاق فراوان به حضور قلب و خشوع و خضوع در نمازها دارند اما هر چه مى کوشند توفیق آن را نمى یابند.
نماز گزار هر زمانیکه به نماز می ایستد ، با تمام توان فکری  طوری تصویر را در خود منسجم سازد ، که مقابل پروردگار با عظمت خویش ایستاده است ، ومیخواهد با خالق خویش  راز ونیاز را بجا ارد .
نباید فراموش کرد که پروردگار  با عظمت به ظاهر جسمی ما نمی بیند ، بلکه به قلوب ما نظر می اندازد .
درحدیث روایت شده أبي هريرة -رضي الله عنه آمده آست :که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است : « إن الله لا ينظر إلى أجسامكم، ولا إلى صوركم، ولكن ينظر إلى قلوبكم »  (أخرجه مسلم، كتاب البر والصلة والآداب، باب تحريم ظلم المسلم، وخذله، واحتقاره ودمه، وعرضه، وماله (4/1986)، رقم: (2564).
همچنان علماء معنای دیگری را هم برای خشوع بعمل اورده اند ومیگویند که :گاهی انسان، خاشع در عبادت است و گاهی خاشع در معبود؛ گاهی در عبادت، تمام توجه ما به بندگی حق است و می خواهیم بنده او باشم گاهی هم خشوع ما در معبود است یعنی حضرت حق را با چشم دل می بینم و در مقابل او خضوع و خشوع دارم. این، خیلی مهم و بهتر از خشوع در عبادت است.
البته خشوع درعبادت هم بسیار عالی است اما درجه بالاتر آن، خشوع در معبود است که انسان همیشه متوجه حق باشد و او را پهلوی خودش ببیند.
مقدار فایده بردن از نماز :
در حدیثی روایت شده از عمار بن یاسر آمده است که :پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: 
« إن الرجل لینصرف وما کتب له إلا عشر صلاته ، تسعها ، ثمنها ، سبعها ، سدسها ، خمسها ، ربعها ، ثلثها ، نصفها» (صحیح – روایت ابو داود و نسائی)
«یک شخص از نمازش منصرف میشود در حالیکه برایش فقط یک دهم، یک نهم، یک هشتم، یک هفتم، یک ششم، یک پنجم، یک چهارم، یک سوم، و یا نصف (اجر و پاداش) برایش نوشته میشود».
فهم کلی از فحوای این حدیث متبرکه همین میباشد که : هر چه خشوع و حضور قلب در نماز بیشتر بعمل اید اجر و پاداش آن بیشتر و کاملتر خواهد بود و بالعکس.
فقهای مذاهب در مباحث فقهی خویش می فرمایند که :اگر کسی در نماز خود خشوع را مراعت نه فرماید وبه اصطلاح نماز خویش را بدون حضور قلب بجاء اورده باشد، نمازش باطل است یا خیر ! و آیا باید به اعاده نمازش بپردازد ویا خیر ! در این مورد فقها دو رای معروفی ومشهوری ارائه داشته اند:
رأی اول: 
گروپ اول از علماء بدین باوراند که : خشوع در نماز واجب میباشد ، وشخصیکه که در نمازش حضور قلب نداشته باشد حتی نمازش هم صحیح نیست و هیچ اجر و ثوابی را از آن حاصل نه میمناید ، وباید نماز خویش را از سر تکرار کند .
رأی دوم:
اکثر اهل علم بدین باور اند که :اگر شخص در نماز حضور قلب نداشت ونماز خویش را بدون حضور قلب بجاء اورد ، این شخص به اصطلاح بریءالذمه شده ، یعنی فرضش را انجام داده ، وضرورتی به تکرار نمازش نیست، اما او اجر و ثوابی را از نمازش نبرده است، در حقیقت به همان اندازه اجر و ثواب برده که در نمازش توجه و حضور قلب داشته است نه بیشتر.
شیخ الاسلام ابن تیمیه در این مورد بابت می فرماید:
«…ابن عباس رضی الله عنه گفته: برای تو چیزی جز به اندازه ای که در نمازت توجه داشته ای نیست. »
اما آیا (غفلت) نماز را باطل می کند و موجب تکرار نماز است؟ این امر بستگی دارد: اگر غفلت در نماز کمتر از حضور قلب باشد و بلکه حضور قلب غالب باشد، در اینحالت تکرار نماز واجب نیست، هرچند که ثواب آن ناقص خواهد بود، زیرا نصوص شرعی به تواتر رسیده است که سهو در نماز، نماز را باطل نمی کند و بلکه بوسیله ی دو سجده ی سهو جبران می شود. 
اما اگر غفلت بر حضور قلب غلبه کند، در اینحالت علما دو قول مختلف دارند: 
اول:
نماز در باطن صحیح نیست هرچند که در ظاهر صحیح است؛ زیرا مقصود از نماز حاصل نشده است و شبیه نمازی است که با ریا خوانده شود که نماز ریاکار هم به اتفاق علما در باطن موجب برائت ذمه نیست، و این قول ابو عبدالله ابن حامد (از علمای حنابله) و ابو حامد غزالی (از شافعیه) و غیر آنها نیز است. 
قول دوم :
نمازگزار بریء الذمه می شود و تکرار نماز بر او واجب نمی شود، هرچند که اجر و ثوابی به او تعلق نمی گیرد، و این بمانند روزه ی کسی است که از دروغ و اعمال ناشایست پرهیز نمی کند بجز گرسنگی و تشنگی کشیدن. و این رأی مأثور از امام احمد و دیگر ائمه است و به حدیث ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه وسلم که در صحیحین آمده استدلال کردند که ایشان فرمودند: «إذا أذن المؤذن بالصلاة أدبر الشیطان وله ضراط، حتی لا یسمع التأذین، فإذا قضی التأذین أقبل، فإذا ثوب بالصلاة أدبر، فإذا قضی التثویب أقبل، ‏حتی یخطر بین المرء ونفسه، یقول: أذکر کذا .. أذکر کذا، ما لم یکن یذکر، حتی یظل لا یدری کم صلی، ‏فإذا وجد أحدکم ذلک فلیسجد سجدتین». بخاری و مسلم با الفاظ نزدیک به هم.
یعنی: «هرگاه برای نماز، اذان داده ‏میشود، شیطان فرار می‏کند و از عقب خود، هوا خارج می‏کند تا صدای اذان را نشنود. و هرگاه اذان تمام شد، برمی‏گردد، و اگر اقامه گفته شد باز فرار می‏کند،و دوباره پس از اتمام آن، بر می‏گردد تا ‏نمازگزاران را دچار وسوسه کند و می‏گوید: فلان مسئله و فلان مسئله و… را به خاطر بیاور. و ‏همه ی آنچه را که فراموش کرده است به یادش می آورد و او را چنان سرگرم می کند که نداند ‏چند رکعت، خوانده است، پس هرگاه یکی از شما دچار چنین حالتی شد، در آخر دو سجده ی سهو ببرد».‏
پیامبرصلی الله علیه وسلم در این حدیث خبر داده که شیطان چیزهایی را به یاد نمازگزار می آورد بگونه ایکه نمی داند چند رکعت نماز خوانده و او را دو سجده ی به جهت سهوی که مرتکب شده امر کرده ولی وی را به تکرار نماز امر نمی کند و فرقی بین (غفلت و سهو) کم یا زیاد وجود ندارد. و این رأی میانه تر است؛ زیرا نصوص و آثار شرعی دلالت دارند بر اینکه تنها اجر و ثواب مشروط به حضور قلب هستند و دلالت بر تکرار نماز نمی کنند نه در باطن و نه در ظاهر والله اعلم. (مجموع فتاوی ابن تیمیه.)
حصول نماز حقیقی بجز ازحضور قلبی حاصل نمیشود:
از آیات قرانی واحادیث نبوی چنان  استفاده می شود که نماز کامل و حقیقی نمازی است که با حضور قلب و خلوص نیت و همراه با یقین باشد ادا گردد .
نماز کامل باید با طهارت کامل ،وضوءی کامل ، وازهمه مهمتر با حضورقلب و خلوص یقین و خالی بودن فکر و ذهن و قلب از توجه و مصروفیت های دنیوی بر پا گردد. 
همانطوریکه خطاب  به پیامبر صلی الله علیه وسلم است : « فإذا فرغت فانصب وإلى ربك فرغب» (هنگامی که فارغ شدی، به نماز بایست و به سوی پروردگارت بشتاب).
اما این بدان معنا نیست که اگر احیانا نماز با این خصوصیت نبود آن  نماز باطل است ، بلکه می توان مراتب متعددی برای نماز و نمازگزار تصور کرد. مسلماٌ هر چه درجه و مرتبة کمال معنوی بالاتر باشد، نماز بهتر و از درجه ای بالا برخوردار خواهد بود. 
قرآن عظیم الشان از برخی انسان ها چنین یاد می کند « رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله» ( سوره نور آیه   37 ) .
( اشخاصیکه  تجارت و خرید و فروش آنان را از ذکر الله  باز نمی دارد ) . اینان در عین حالیکه در  بین مردم هستند و به کار و تلاش  زندگی روزمره مشغولند، ولی همه ای این مصروفیت ها  آنان را از نماز و یاد پروردگار  باز نمی دارد.
برای تحصیل حضور قلب در نماز، مراعت کردن نکات ذیل مفید وموثر است :
1- نماز گزار  باید بداند که در نماز با پروردگار خویش ملاقی است وبا الله خود  سخن می گوید و حمد و ثنای او را بجا ء می اورد ،اگرچه  به  معنای الفاظ توجه هم  نمی کند.
2- نماگزار بر علاوه حضور قلب ، باید ، به معانی کلمات و اذکار که به زبان میاورد ، باید توجه جدی داشته باشد و بداند که چه می گوید.
3- بر نماز گزار است تا ،  اسرار عبادت و حقیقت اذکار و تسبیح و تحمید موجود در نمازرا بفهمد . واین اسرار وحقایق باید به  باطن  نماز گزار نفوذ کند
خواندن سورهء فاتحه:
سورهء فاتحه که بمثابه ام قرآن است باید مطابق دستور پیامبر صلی  الله علیه وسلم در نمازباید به ترتیل  خوانده شود ودر اخیر هر آیت این سوره باید کمی توقف  شود .ولی با تآسف باید گفت دیده شده که بسیاری از نمازگزان ما  سوره فاتحه را با عجله وبدون مراعات کردن ترتیل آن قرائت مینمایند. 
بسم الله الرحمن الرحیمکه در اول تمام آیات قرآنی خوانده میشود آیهء اول سورهء فاتحه میباشد. یعنی سورهء فاتحه به بسم الله الرحمن الرحیم.، آغاز و به ولا الضالین. آمین، ختم میشود.و نماز بدون خواندن فاتحه تکمیل نیست. 
وضعیت دست ها در رکوع وسجده: 
دست ها در وقت رکوع وسجده باید باز باشد ، این بدین معنی است که دست ها را نباید با جسم خوش وصل نمایم، وبه اصطلاح دست ها را نباید به جسم بچسپانم ، وهکذا در وقت سجده کوشش بعمل اریم تا شکم را با ران های خویش  نچسپانیم .
پیامبر اسلام هنگام رکوع، آرنج دستهایش را از پهلوهایش دور نگاه میداشت وحتی الوسع کوشش میگرد که آرنج هایش به پهلویش نچسبند  « ثم رکع فوضع یدیه علی رکبتیه کانه قابض علیهما ووتر یدیه فنحاهما عن جنبیه » ( آنحضرت رکوع کرد پس نهاد دستهای خود را بر زانو ها گویا زانو ها راقبض کرده بود  وهردو دست را از هردو پهلوی خود دور گذاشت  ) ( ترمذی جلد اول صفحه ۳۵ ، ابو داود جلد اول صفحه ۱۱۴ باب افتتاح الصلوه ، مشکوه صفحه ۷۶ ).
همچنان عادت مبارک پیامبر صلی الله علیه وسلم این بود که دست های خویش در رکوع وسجده از بدن خویش دورنگاه میداشت ، به اندازه که حتی سفیدی زیر بغل پیامبر صلی الله علیه وسلم معلوم  میشود. 
رسول الله صلی الله علیه و سلم  در ســـجـــده ، آرنج دستها را بر زمین نمی نهاد (روایت بخاری) بلکه آنها را بلند و دور از پهلوها نگه میداشت. طوری که سفیدش زیر بغل هایش از پشت به چشم میخورد (متفق علیه) و ممکن بود که چوچه گوسفندی یابزغاله بتواند از زیر بغل ایشان، عبور کند (روایت مسلم) و در آن (دور داشتن دستها) طوری مبالغه مینمود که بعضی از اصحاب، میگفتند: از بس که در ســـجـــده ، بازوهایش را از پهلوهایش دور نگه میداشت دلمان به حالش میسوخت (روایت ابوداود).
و دیگران را نیز به رعایت آن، دستور میداد. چنانکه فرموده است: «إذا سجدت؛ فضع کفّیک و ارفع مرفقیک» (روایت مسلم).(هنگام سجده ، کف دستهایت را بر زمین بگذار و آرنجها را بلند نگهدار).
همچنین فرموده است: درســجده ، اعتدال و آرامش خود را حفظ کنید و دستها را بسان سگ، پهن نکنید (متفق علیه). « اعتدلوا فی السجودولا یبسط احدکم ذراعیه انبساط الکب»( بخاری جلد اول ، صفحه ۱۱۳، مسلم جلد اول صفحه ۱۹۳ ) (در سجـــده  خود را راست کنید وهیچ یکی از شما دوبازوی خود را مانند سگ گسترده ننماید ) 
و نیز فرموده است: دستها را بسان حیوانات درنده پهن نکنید، اگر چنین کردی، در واقع همه اعضای جسمت با تو ســـجـــده  کرده اند (روایت ابن خزیمه).
چشم نباید دروقت نمازبه آسمان دوخته شود :
نماز گزار نباید در وقت قیام چشم های خویش را به سوی آسمان  به اندازد ، این عمل  درایجاد خشوع وخضوع نماز گزارخلل ایجاد مینماید ، بنآ غرض رعایت 
خشوع وخضوع در نماز ، نباید چشم ها در وقت نماز به آسمان به اندازیم ، بلکه مطابق سنت عملی پیامبر صلی الله علیه وسلم نماز گزار باید در وقت قیام چشم خویش را به سجده گاه متوجه سازد .
 پیامبر صلی الله علیه وسلم با تمام صراحت آنعده از نمازگزان را ازنگاه کردن به آسمان دروقت نماز منع فرموده ، طوریکه درحدیثی ازانس بن مالک ( رضی الـله عـنه ) روایت است که میگفت پیامبر صلی الله علیه  وسلم  فرمودند:( چرا بعضی از مردم در وقت نماز خواندن بطرف آسمان نگاه میکنند﴾   لهجۀ شان درین موردتا جائی شدید شد که فرمودند :« یا ازین کار، خودداری نمایند ، ویا آنکه بینائی شان ربوده خواهد شد» (رواءالبخاری ۷۵۰ ). 
بنآ نماز گزار حد اعظمی کوشش بعمل ارد که در وقت  نماز در قدم نخست ،با چشم باز در حالیکه نماز گزارمتوجه سجده گاه باشد به ادای نمازوخشوع وخضوع کامل بپردازد.
چشم بستن  در نماز :
وضعیت چشم در نماز یکی از موضعات مهمی  در نماز میباشد ،که تفصیل آن  در سنت پیامبر صلی  الله علیه وسلم با تمام وضاحت وصرحت آن بیان گردیده است  ولی به تاسف باید گفت که بسیاری از نمازگزاران عادت  دارند خلاف سنت ، چشم های خویش بعنوان که گویا مفید برای حضور قلب وخشوع است می بندند .
سجده با پیشانی ،سجده کامله نیست : 
با تاسف باید گفت که زیاتر از نمازگزان از مفهوم واقعی مقام ومنزلت سجده در نماز کمتر اطلاع دارند ، بناً دیده شده است که در وقت ادای آن  توجه لازم به امر سجده بعمل نمی اورند. بناً در وقت سجده تنها به پیشانی خویش سجده می نمایند . در حالیکه پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیثی فرموده است که برای من امر شده است تا به هفت عضو خویش در نماز سجده نمایم .( پیشانی ،بینی ، پنچه های هردو دست، زانو ها وانگشتان هر دو پای ) پس بر ما است اگر خواستار نماز خواندان به روش رسول الله صلی الله علیه وسلم هستیم ، واگر خواستار بنای  سجده کامل می باشیم  ، باید  در وقت سجده این دستور پیامبر صلی الله علیه وسلم را بطور جدی مرعات نمایم ، تا خدا ناخواسته خلل در نماز ما واقع نکردد .
رعایت تمکین در رکوع وسجده :
حکم شرعی همین است که: رکوع وسجده  باید باتمکین وارامش صورت گیرد ، رکوع وسجده رکن از ارکان نماز است ، اگر با تمکین وآرامش ادا نشود ، خللی در ارکان نماز واقع میگردد .
پیامبر صلی الله علیه وسلم یکی از نماز گزاران را که با عجله وشتاب رکوع وسجده کوتاه انجام میداد آنرا ازاین عمل منع نمود وفرمود که اگر این شخص در این حالت بمیرد ، این شخص در دین پیامبر نه بلکه در دین دیگری وفات  یافته است .
ابو هریره رضی الله عنه میفرماید : دوست صمیمی من پیامبر صلی الله علیه وسلم مرا از نماز خواندان مانند مرغ که نوک بزند یعنی نماز را با عجله بخصوص  رکوع وسجده را با شتاب آنجام دهد ومانند شغال در وقت نماز چشم خود را اینطرف وآنطرف بدوزد وبگرداند  ومانند شادی بنشیند منع فرموده است .
پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیثی میفرماید :بدترین  دزد آن دزدی است که از نماز خویش دزدی کند ، صحابه پرسیدند ای رسول  الله صلی الله علیه وسلم ، نماز گزار چگونه از نماز خویش دزدی میکند ؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود : دزدی نماز اینست که رکوع وسجده خویش را بطور دقیق وکامل انجام ندهد . 
پروردگار با عظمت ما در جمله  همه عبادت ، عبادت نماز را بسیار دوست دارد ، ودر میان نماز ، حالت که بنده اش به سجده میرود آنرا دوست دارد  وآنرا بهترین وقت قرابت بنده بخود بحساب میاورد . بنآ بر نماز گزار است تا در مقام رکوع وسجده آرامش وتمکین خاصی را بعمل  ارد .
عبور ومرور از پیشروی نماز گزار :
با تاسف باید گفت که در زیاتر  اوقات توسط برخی از مسلمانان موضوع احترام به نمازگزار واز اینکه در پیشروی نمازگزار نباید کسی تیر شود رعایت نمیگردد، بخصوص این اشتباه زیاتر از اوقات در مساجد بوقوع می پیوندد. 
پیامبر صلی الله علیه وسلم هشدار وانذار داده است ، هرآنکسیکه از پیشروی نمازگزار تیر میشود که عقبت کار را بفهمد چهل  سال انتظار خواهد کشید واز گذاشتن پیشروی نماز گزار اباء خواهد ورزید . 
از ابوجهیم روایت گردیده آمده است که:«لو یعلم المار بین یدی المصلی ماذا علیه، لکان أن یقف أربعین خیرا له من أن یمر بین یدیه » «آن کسی که از جلوی نمازگزار عبور می‌کند اگر می‌دانست که مرتکب چه گناهی شده، چهل (سال، ماه، یا روز)…؟ توقف را بر عبور از جلوی نمازگزار ترجیح می‌داد».
(متفق علیه : صحیح امام بخاری ( فتح الباری ) (510/584/1)، صحیح امام مسلم  (507/363/1)، سنن ابوداود (687/393/2)، سنن الترمذی (235/210/1)، سنن نسایی  (66/2)، سنن ابن ماجه  (945/304/1). بناً نمازگزاران باید توجه ودقت بعمل ارند که: هر گاه درپیش روی نماز گزار سُتْرَه  وجود داشته باشد، عبور کردن از میان وی و سُتْرَه  برایش جایز نیست.
وبرنمازگزار است تا مطابق حکم رسول الله مانع آن شود :طوریکه میفرماید:
«هر گاه یکی از شما بسوی چیزی (سُتْرَه ‌ای) نماز خواند و کسی خواست از جلویش بگذرد، باید با زدن به سینه ‌اش او را منع نماید، و تا مى تواند او را برگرداند. و در روایتی آمده: «دوبار او را منع نماید». پس اگر آن شخص خودداری نکرد در اینصورت با وی بجنگد زیرا که او شیطان است».
رعایت نظم صفوف در نماز جماعت:
سنت  اینست که هر نمازگزار پا و شانه ی خود را به نفر کناری خود بچسباند. متاسفانه این مشکل در جوامع ما خیلی شائع است و اگر نمازگزاری به خاطر اقتدا به سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم پایش را به نفر کناری خود بچسباند، انگار به او شوک وارد کرده و آن شخص پای خود را کنار می زند. حال آن که پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: «مَنْ وصَلَ صَفًّا وَصَلَهُ اللَّه، وَمَنْ قَطَعَ صَفًّا قَطَعهُ اللَّه». (رواه ابوداود باسناد صحیح) یعنی: « هر کس صفی را پیوسته و وصل نماید خداوند او را پیوسته می دارد (یعنی رحمتش را بر او نازل می کند) و هر کس صفی را قطع کند، خداوند او را قطع می کند (یعنی از رحمتش او را دور می کند).
ترتیب دادن صف جدید:
در بسیاری حالتی دیده شده است که برخی از نمازگزاران قبل از کامل شدن صف، صف دیگری راایجاد وتشکیل میدهند ، که این کار شان صحیح نیست ، بلکه صحیح اینست که صف ها به ترتیب تکمیل وبعد از تکمیل به تشکیل صف جدید اقدام شود.
رعایت سُتره در نماز :
ستره در نماز از اهمیت ومقام خاصی  برخوردار است ، واین اصل را باید به طوری جدی در نماز مراعت نمایم . ولی به تاسف باید گفت که در بسیاری از حالتی دیده شده است که نمازگزاران  نه تنها بطرف ستره نماز نمی خوانند بلکه از اهمیت رعایت آن اطلاع ومعلوماتی کافی ندارند . (ستره مانع و شیئی است که نمازگزار باید در جلوی خود قرار دهد تا کسی از جلوی نمازش تیر  نشود. و حداقل اندازه ی آن، یک ذراع (45 سانتی متر) است. 
رعایت حجاب وستر عورت در نماز :
نماز خواندن با لباس خواب و لباس های نازک و  چسب ناک و همچنین لباسی که بر آن 
تصویر وجود دارد. صحیح  نمی باشد ، کوشش بعمل اید تا موضوع لباس وبخصوص موضوع حجاب ، با بهترین  وجه آن رعایت گردد ، بخصوص نماز گزار زن به این امر اهتمام بخصوصی بخرچ دهد . بنا درنماز همه سعی وتلاش خویش را باید به خرچ دهیم تا با لباس و ظاهری آراسته در پیشگاه معبود برحق خود قرارداشته باشیم . 
تحیه المسجد:
بسیاری از مسلمانان فهم عالی تحیه المسجد   را  رعایت نموده ، وزمانیکه به مسجد داخل میشوند  قبل از اینکه  دو رکعت  نماز تحیه المسجد را بجاء ارند ، در مسجد می نشینند . ولی سنت است که شخص مسلمان  قبل از نشستن در مسجد دو رکعت نماز تحیت المسجد را بخواند و حق مسجد را به جا آورد. 
استقبال از آذان :
موضوع استقبال  از کلمات آذان در احادیث پیامبر صلی الله علیه وسلم به تفصیل  بیان گردیده است .
مستحب است کسی که آذان واقامه رامی‌شنود آنچه را که مؤذن می‌گوید تکرار کند ،
طوریکه  از ابوسعیدروایت است که پیامبرصلی فرمود: « إذا سمعتم النداء فقولوا مثل ما یقول المؤذن» 
متفق علیه : صحیح امام بخاری (فتح الباری) (611/90/2)، صحیح امام مسلم (383/288/1)، سنن ابوداود (عون المعبود) (518/224/2)، سنن الترمذی (208/134/1)،   سنن ابن ماجه (238/720/1)، سنن نسایی  (23/2).«هرگاه آذان راشنیدید مثل آنچه که مؤذن می‌گوید، بگویید».
از عمر بن خطاب (رض )  روایت است که پیامبرصلی الله علیه وسلم  فرمود: «هرگاه یکی از شما با الله أکبر الله أکبر مؤذن بگوید الله أکبر الله أکبر و با أشهد أن لا إله إلا الله مؤذن بگوید: أشهد أن لا إله إلا الله، و با أشهد أن محمداً رسول الله مؤذن بگوید: أشهد أن لا إله إلا الله، و با أشهد أن محمداً رسول الله مؤذن بگوید: أشهد أن محمداً رسول الله، و با حی علی الصلاة مؤذن بگوید: لاحول و لا قوة إلا بالله، و با حی علی الفلاح مؤذن بگوید: لاحول و لا قوه إلا بالله، و با الله أکبر مؤذن بگوید الله أکبر، و با لا إله إلا الله او از ته قلب بگوید: لا اله الا الله وارد بهشت می‌شود». (تخریج در صفحه (88).
پس کسی که آنچه را مؤذن می‌گوید تکرار کند یا هنگام گفتن حیَّ علی الصلاة و حی علی الفلاح بگوید: لا حول و لا قوة إلا بالله، یا حی علی الصلاة و حی علی الفلاح و لاحول و لا قوة الا بالله را با هم بگوید طبق سنت عمل کرده است.
هرگاه مؤذن از گفتن آذان یا اقامه فارغ شد (مستحب است که) شنونده بعد از تکرار گفته‌‌های او،آنچه که در دو حدیث زیر می‌آید بگوید: 
از عبدالله بن عمر روایت است: از پیامبرصلی الله علیه وسلم  شنیدم که می‌فرمود:  « إذا سمعتم المؤذن فقولوا مثل ما یقول، ثم صلوا علی، فإنه من صلی علی صلاة صلی الله بها علیه عشرا، ثم سلوا الله لی الوسیلة، فإنها منزلة فی الجنة لا تنبغی إلا لعبد من عباد الله، و أرجو أن أکون أنا هو، فمن سأل الله لی الوسیلة حلت له الشفاعة» صحیح : ( مختصر صحیح امام مسلم 198)، صحیح امام مسلم  (384/288/1)، سنن ابوداود (عون المعبود)  (519/225/2)، سنن الترمذی (369/247/5)، سنن نسائی  (25/2). «هرگاه (ندای) مؤذن را شنیدید، آنچه را می‌گوید تکرار کنید سپس بر من صلوات بفرستید چون هر کس بر من یک صلوات بفرستد، خداوند در برابر آن ده صلوات بر او می ‌فرستد سپس از خدا برایم طلب وسیله کنید که وسیله مقامی است در جنت  که تنها به یکی از بندگان خدا داده می‌شود و امیدوارم که آن بنده من باشم، پس کسی که از خداوند برای من طلب وسیله کند، شفاعت شامل حالش می‌گردد».
از جابر روایت است که پیامبرصلی الله علیه وسلم  فرمود: « من قال حین یسمع النداء: اللهم رب هذه الدعوة التامة والصلاة القائمة آت محمدا الوسیله و الفضیلة و ابعثه مقاما محمودا الذی وعدته حلت له شفاعتی یوم القیامة» صحیح : (الإرواء 243)، صحیح امام بخاری (فتح الباری)  (614/94/2)، سنن ابوداود  (عون المعبود) (525/231/2)، سنن الترمذی (211/136/1)، سنن نسایی  (27/2)، سنن ابن ماجه  (722239/1). 

ادامه مطلب در اینجا